راه سبز موفقیت

در عشق دو دلی و تردید نیست بی تردید باید هیچ شد..........

راه سبز موفقیت

در عشق دو دلی و تردید نیست بی تردید باید هیچ شد..........

..

 

همه می گویند عشق خوب است ، لازمه زندگی است ، پایه و اساس وجود است ، پس کجاست این عشق ؟ واقعا بر سر عشق چه آمد ؟ آن که رنگش سرخ بود ، حرارت و انرژی اش زیاد بود ، خواب به چشمانش نمی آمد ، کلی حرف برای گفتن داشت ، دوری اش را نمی توانست تحمل کند ، برای دادن جانش همیشه حاضر بود ، میگفت همه غم و غصه ها مال من ، همه خوبی ها مال تو ! پس چه شد ؟ چرا کمرنگ شد ؟ چرا حرفها و قول و قرارها از یادش رفت ؟

همه آدمها در جست و جوی عشق اند اما به محض اینکه به دستش می آورند گمش می کنند شاید هم خودشان را گم می کنند.....

اگر شما یک روز عشق حقیقی را در قلب خود حس کردید باید آن را به زبان بیاورید! باید برای شروع و ماندگاریش تلاش کنید . باید جرقه را بزنید تا شعله ور شود.هر شعله ای که سوزان و ویرانگر نیست . اتفاقا شعله عشق به زندگی صفا می دهد ، صبر و گذشت را زیاد می کند ، محبت می آورد و به زندگی گرما میبخشد ، اما نمی سوزاند!

بیشتر ما انسانها برای داشتن عشق همه کاری می کنیم ولی وقتی آن را بدست می آوریم خیالمان راحت می شود . بعد از آن تکرار جملات عاشقانه لوس بازی است و لزومی ندارد و کمی بعدتر آن را بچه بازی و کار جوان های خام و بی تجربه می دانیم. غافل از اینکه آدم بزرگ بودن با آدم بزرگی بودن خیلی فرق دارد.

عشق و احساسی را که در دل دارید به زبان بیاورید و از این بابت هیچ شرم و هراسی نداشته باشید . بدون شک عشق شما ظرفیت این احساس پاک و عمیق را دارد و شما را بی جواب نخواهد گذاشت . در نتیجه بیش از عشقی که به شما برگندانده می شود. در این معامله لطیف و رویایی فقط عشق داد و ستد نمی شود بلکه صداقت ، اطمینان ، انسانیت ، شور ، شوق و آرامشی ژرف نصیب هر دو طرف می شود ...

عشقتان پاینده.................!                  

                                                                  www.movafaghiat.com                                                      

 

گفتم بعد از مدتها که اومدم با یه متن قشنگ بیام...

راستی سلام... یه سلام که بوی دوری میده ...

چقدر این جا عوض شده ... چقدر شما بزرگ شدید ... یادش بخیر چه خاطراتی داشتیم اینجا ... تو این مدت چند تا از بچه ها رفتن به دلایلی که منم نگرفتم چی میگن ...

روزه نمازاتونم قبول باشه ... مارو که فراموش نکردید .. اگرم فراموش کردید دوباره به یاد بیارید ...

این بار که اومدم خیلی عوض شدم  دیگه اون حامد کوچولویی که با یه اتفاق ساده دنیا رو به هم میریخت نیستم ..

حالا واسه خودم یه آقایی شدم ..نمیدونید تو این چند مدت چه چیزا که ندیدم و چه تجربه ها بدست نیاوردم ....

فهمیدم که واسه بدست آوردن بعضی چیزا باید از همه چیز گذشت مخصوصا این غرور کاذب .....

ولی خودمونیما دوری خییییلی سخته ...من که نمیتونم تحمل کنم ... هر کی میتونه تحمل کنه یا هیچ دلخوشی به چیزی نداره یا ببخشیده یکم خل و چله ....

امشب که اومدم تصمیم گرفتم اسم وبلاگم رو عوض کنم ولی نمیدونم چی بذارم ...

یه چی میخوام که دیگه بوی تنهایی و غم و غربت نده ... یه چیزی میخوام بوی عشق بده بوی دوستی بوی وفا و محبت ، هر کی تو این زمینه میتونه کمکم کنه نظرشو بگه .. به اونی که بهترین اسمو بگه یه جایزه جشنج میدم ....

خوب دیگه زیاد حرف زدم ....امیدوارم تو این ماه بتونیم اونی بشیم که خدا میخواد و همین طوری بمونیم ... سخته ولی میشه .... سر سفره افطار واسه همه دعا کنید مخصوصا مریض هایی که گوشه بیمارستان به امید یکی که بیاد کلاقاتشون چشم به در دوختن .. برای خودمون هم دعا کنیم ...

به امید روزی که همه لباشون خندون ، دلاشون شاد ، جیباشون پر پول ............!