راه سبز موفقیت

در عشق دو دلی و تردید نیست بی تردید باید هیچ شد..........

راه سبز موفقیت

در عشق دو دلی و تردید نیست بی تردید باید هیچ شد..........

او رفت تا بماند ...................

 

این سطر مختصر را گفتم که او بخواند 


                     هر چه به او نگفتم می خوام او بداند


 او اولش نمی خواست ترکم کند ولیکن


                    فهمید راز من را ،‌ او رفت تا بماند

..:: آدمی به نام حوا::.. یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 15:49
نظرات 5 + ارسال نظر
حضرت عشق یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 19:41 http://anooshka.blogsky.com

سلام نبینم تورو اینجوری
چی شده؟؟(ناراحت)
می تونم درکت کنم
واست دعا میکنم باور کن سر نمازام دعا میکنم واست
امیدوارم که عشقت بفهمه که چقد دوسش داری
چن باری اومدم تو بلاگت ولی حذف بود
میفهمم چی میکشی
میدونم که هیچ دوایی نداره به جز ....
پس واسه همون دعا میکنم
مطمئن باش اگه یه وقت دلت گرفته بود میتونی بیای پیش من درد دل کنی
چون خوب میفهممت
دعا مینک واست دعا مینک
چون دعا در حق دیگران زود تر اجابت میشه
نمی دونم دیگه چی بگم
خیلی ناراحت شدم .... با خوندن مطالبت
منتظرت هستم
بای بای

امید دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:53 http://whitrose.blogsky.com/

سلام دوست من.ممنون که سر زدی.
من هم آدرس شما رو عوض کردم.
من که هر کاری میکنم نمی تونم فراموشش کنم.فقط خودمو سپردم به اونی که اون بالاست.به خدا جونم.
بیشتر به ما سر بزن.قربان شما.

حضرت عشق دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:14 http://anooshka.blogsky.com

سلام
خوبی؟
اومدم بگم که ... میدونم همه این حرفا رو یه روزی به روزبه زده بودم(تنها ترین عاشق تنها) الانم همه رو دوباره به تو میگم چون مطمئنم اینه که میتونه کمکمون کنه که به چیزاییارزوشو داریم برسیم .....
حامد خان توکل کن به خدا
میدونی هر وقت چیزی از خدا میخوام وقتی که خدا دعامو جواب میده وقتیه که واقعا دلم شکستس دیگه به هیچ کسی امید ندارم جز اونو اماما
واقعا نا امید میشم از همه
اون وقت بادلی پر امید میرم از خدا میخوام
من گریه میکنم ناله میکنم با تموم وجودم از خدا میخوام
تو هم همین کارو کن میدونم که حتما تا حالا از خدا خیلی چیزا خواستی حتی بهتر از من با خلوص نیت ولی نا امید نشو
خدا دوست داره صدای بنده هاشو بشنوه
پس تو هم دعا کن
توکل کن
امیدتو از دست نده
ما همه واست دعا میکنیم
هممون

بازم بیا پیشم
اگه دلت تنگ بود
البته میدونم که هیچی نیستم
موفق باشی
بازم دعا میکنم

حضرت عشق چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:40 http://anooshka.blogsky.com

سلام
خوبی؟
(چه حرفه مسخره ای!!)
ولی نه چرا مسخره؟
خیلی دلم میخواد بدونم واقعا روحیت در حد همین شعراس؟؟؟؟
(بازم چه حرفه مسخره ای شد!!!)
ولی تو نباید این طوری باشی
باور کن
خودتو خورد میکنی
خودتو داغون میکنی

بخدا نمی دونم چی باید بگم
ولی با خوندن شعرت خیلی دلم گرفت
نمی تونم چیزی بگم
دوباره می یام


خدایا چرا به هر کی بزرگترین نعمتت یعنی عاشق بودن رو عطا میکنی این طوری زجرش میدی؟؟؟؟

امروز صبح که بلند شدم واسه نماز صبح یهو اومدی تو ذهنم
واست دعا کردم
امیدوارم خدا صدامو شنیده باشه
من دوباره مییام

حضرت عشق چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 16:47 http://anooshka

سلام قول داده بودم که بیام اومدم
امیدوارم که حالت خوب باشه
میخوام حرف بزنم ولی نمی دونم چی باید بگم
اصلا نمی دونم چی میتونم بگم

توکل کن به خدا
توکل کن خدا کمکت مکینه
مامانم داره سرم داد میکشه که برم
ای خدا
واست دعا میکنم حتما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد