راه سبز موفقیت

در عشق دو دلی و تردید نیست بی تردید باید هیچ شد..........

راه سبز موفقیت

در عشق دو دلی و تردید نیست بی تردید باید هیچ شد..........

نامه بی جواب ..................

 
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
آره باز منم همون دیوونه ی همیشگی

فدای مهربونیات چه مکنی با سرنوشت
دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت

حال من رو اگه بخوای رنگ گلای قالیه
جای نگاهت بد جوری تو صحن چشمام خالیه

ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه
از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه

دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون
فریاد زدم یا تو بیا یا من و پیشت برسون

فدای تو! نمی دونی بی تو چه دردی کشیدم
حقیقت رو واست بگم به آخر خط رسیدم

رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی
قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگی

نمی دونی چه قدر دلم تنگه برای دیدنت
برای مهربونیات نوازشات بوسیدنت

به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته
یه قلب تنها و کبود هلاک یه نگاهته

من می دونم همین روزا عشق من از یادت میره
بعدش خبر میدن بیا که داره دوستت میمیره

روزات بلنده یا کوتاه دوست شدی اونجا با کسی
بیشتر از این من و نذار تو غصه و دلواپسی

یه وقت من و گم نکنی تو دود اون شهر غریب
یه سرزمین غربته با صد نیرنگ و فریب

فدای تو یه وقت شبا بی خوابی خستت نکنه
غم غریبی عزیزم زرد و شکستت نکنه

چادر شب لطیف تو از روت شبا پس نزنی
تنگ بلور آب تو یه وقت ناغافل نشکنی

اگه واست زحمتی نیست بر سر عهد مون بمون
منم تو رو سپردم دست خدای مهربون

راستی دیروز بارون اومد من و خیالت تر شدیم
رفتیم تو قلب آسمون با ابرا همسفر شدیم

از وقتی رفتی آسمونمون پر کبوتره
زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بد تره

غصه نخور تا تو بیای حال منم این جوریه
سرفه های مکررم مال هوای دوریه

گلدون شمعدونی مونم عجیب واست دلواپسه
مثه یه بچه که بار اوله میره مدرسه

تو از خودت برام بگو بدون من خوش میگذره ؟
دلت می خواد می اومدم یا تنها رفتی بهتره

از وقتی رفتی تو چشام فقط شده کاسه خون
همش یه چشمم به دره چشم دیگم به آسمون

یادت می آد گریه هامو ریختم کنار پنجره
داد کشیدم تو رو خدا نامه بده یادت نره

یادت میآد خندیدی و گفتی حالا بذار برم
تو رفتی و من تا حالا کنار در منتظرم

امروز دیدم دیگه داری من رو فراموش می کنی
فانوس آرزوهامونو داری خاموش میکنی

گفتم واست نامه بدم نگی عجب چه بی وفاست
با این که من خوب می دونم جواب نامه با خداست

عکسای نازنین تو با چند تا گل کنارمه
یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه

تنها دلیل زندگی با یه غمی دوست دارم
داغ دلم تازه میشه اسمت و وقتی می آرم

وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر
مگه نگفتم چشمات رو از چشم من هیچ وقت نگیر

حرف منو به دل نگیر همش مال غریبیه
تو رفتی و من غریب شدم چه دنیای عجیبیه

زودتر بیا بدون تو اینجا واسم جهنمه
دیوار خونمون پر از سایه ی غصه و غمه

تحملی که تو دادی دیگه داره تموم میشه
مگه نگفتی همه جا ماله منی تا همیشه

دلم واست شور می زنه این دل و بی خبر نذار
تو رو خدا با خوبیات رو هیچ دلی اثر نذار

فکر نکنی از راه دور دارم سفارش میکنم
به جون تو فقط دارم یه قدری خواهش میکنم

اگه بخوام برات بگم شاید بشه صد تا کتاب
که هر صفحه ش قصه چند تا درده و چند تا عذاب

می گم شبا ستاره ها تا می تونن دعات کنن
نورشونو بدرقه پاکی خنده هات کنن

یه شب تو پاییز که غمت سر به سر دل می ذاره
مریم همون کسی که بیشتر از همه دوست داره
 
----------------------------------------------------------------------------
در جواب نامه بی جواب .........
 

 

سلام بهونه قشنگ من برای زندگی

کاش که تو پیدات نمی شد جواب نامه ام رو بگی

 

اصلا چرا من پرسیدم چی می کنی با سرنوشت ؟

اصلا چی شد که دست تو جواب نامه ام رو نوشت ؟

 

بگو چرا تو اولش گفتی سلام رنگین کمون

میون راه اما شدی با دل من نامهربون

 

چادر شب لطیفت رو از رو شبها پس نزنی

این حرفها که به من زدی دیگه به هیچ کس نزنی

 

گفتی چرا نامه من دست تموم عاشقهاست

اون که کی گفت عاشق تر جواب بده حالا کجاست

 

گفته بودی درد کشیدن که کار هر روزت بوده

حرفهای خوب چرا عزیزم مال دیروزت بوده

 

راستی خودت یادت میاد حرفهای اولین کلام

اگه داری نمونه اش رو یکم به یادت بیار

 

گفته بودی که سرفه هام واسه هوای دوریه

یه وقتها هم سرفه مال نزدیکیه ، اینجوریه

 

گفتی دلت که میگیره میری کنار آسمون

این دفعه رفتی خوب ببین ، گم شده باز ستاره مون

 

گفتی که منو دست خدامون میسپاری

راست بگو تعارف نداریم ، هنوزم یه کم دوستم داری ؟

 

بهتره که نامه من همیشه بی جواب باشه

بذار همیشه اون همون شعر توی کتاب باشه

 

گفته بودی سالی یه بار دلم بهت سر میزنه

چی کار کنم دلت داره یک جا دیگه پر می زنه

 

به من نگو دل خودت همیشه یک جای دیگه ست

حرفها و شعرهای تو هم مال یه دیوونه دیگه ست

 

انگار جواب نامه ام حالا درست در اومده

نشونه گیریتم درست ، به وسط هدف زده

 

گفتی که واژه ها چقدر پیش نگاه تو کم هستن

حرفهای تو یه مدته عجیب و سرد و مبهم هستن

 

گفتی سفارش نکنم منظور جواب نامته

حقیقتو اگه بخوای نامه تو تو نوبته

 

بیشتر وقتها زندگیمو میگیرن درد و غمها

بقیه اش رو میذارم واسه جواب آدمها

 

دلم واست شور می زنه این بار فقط واسه خودت

دلم می خواست جواب بدم نامه ات رو تو تولدت

 

اما نشد بذار پای بارونی بودن هوا

قبول تقصیر منه اما بهم نگو چرا

 

نامه اول تورو گذاشتمش تو قاب خیس

اگه هنوز همون جوری ، واسم یه چیزی بنویس

 

گفته بودیم که ناممون شاید بشه صد تا کتاب

بهتره این جور نامه ها همیشه باشه بی جواب

 

فکر نکنی معنی حرفهام مال ناسپاسیه

ممنون جوابمو دادی این مال بی حواسیه

 

باز مثل نامه اولی می سپرمت دست خدا

نامه ات ولی سر بوده از تموم حرف و نامه ها

 

سعی کن جواب نامه هیچ کسی رو دیگه نگی

منم میرم سراغ اون دیوونه همیشگی

 

دوستت دارم ، از من نرنج حرف منو به دل نگیر

ببخش که واسه جواب یکی دو ماهی دیر شده

 

بر عکس نامه اولی روز اول بهار

هر جایی هستی منو از حال خودت بی خبر نذار
نظرات 8 + ارسال نظر
سعید پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 15:34 http://shalamche.blogsky.com

سلام اقا حامد برادر عزیزم
خیلی خوشحالم کردی وقتی اومدی پیشم ....
وبلاگت خیلی زیباست افرین بازهم بیا پیشم ....
یا حق

مبارز حق پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 17:37 http://www.roohebidar.persianblog.com

سلام دوست خوبم
روح بیدار به روز شد. منتظر حضورت هستم.

من پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 20:56

سلام خیلی قشنگه ولی می خوام یه چیزی رو بدونم تا حالا شده با خودت سر اینکه شاید بعضی از مطلب هات بعضی ها رو برنجونه فکر کردی ؟ اما بهت حق میدم هر کاری بکنی کمه چون اون بیشتر از اینا کرده
موفق باشی دوست من..........

امید شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:56 http://whitrose.blogsky.com/

سلام دوست من.مرسی که بهم سر زدی.
اینقدر گرفتاری دارم که خیلی کم میتونم نت بیام.شرمنده داداشی.
واسه خواهرت دعا میکنم.تو هم واسه من دعا کن.
قربان شما.

حضرت عشق سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 15:52 http://anooshka.blogsky.com

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چی شده؟ چرا اینا رو نوشتی؟؟؟
خداحافظ چه معنی داره؟؟؟؟
چرا اینا رو گفتی؟
میدونی وقتی گفتی بیخیالش شدم فهمیدم که از ته دلت نیس از سر اجباره
ولی ببینم تو زنده ای
زندهههه
باید زندگی کنی
شاید اون رفته باشه ولی تو هستی
اصلا به وجود اومدی که زندگی کنی
میدونی فقط از همین جملت خوشم اومد : خداحافظ دنیای فانی سلام زندگی

نمیدونم چی بگم وقتی اینا روحوندم کلی حرف اومد جلوی چشم حالا همشون یادم رفتن
اگه هم میبینی چرتو پرت نوشتم توببخش
یه حال عجیب پیدا کردم ... نمدونم چی باید بگم
اومدم که بهت بگم اپ کردم
من واست دعا میکنم که به هرچی که دوس داری برسی
راستی اینو بدون که همیشه کسی که سراغتو بگیره ...(شاید اون یه نفر خدا باشه) ولی بازم هستن کسایی که ....

.
.
.
.
مریم

برج و کبوتر سه‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:25 http://borjokabootar.blogsky.com

سلام حامدجان
با فکرهایی که اذیتت می کنند خداحافظی کن
هرجا که بری فکرهاتم با خودت می بری
سعی کن می تونی !
شاد باشی

مریم دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:31 http://anooshka.blogsky.com

شاید این را شنیده ای که زنان
در دل اری و نه به لب دارند
ضعف خود را عیان نمیسازند
راز دارو خموش و مکارند
آه من هم زنم
زنی که دلش در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال ....
(فروغ فرخزاد)
من اپ کردم و منتظر حضور سبز تو ...

حضرت عشق شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 13:12 http://anooshka.blogsky.com

ماهى ز تبار نور خواهد تابید
در مرتبه حضور خواهد تابید
خورشید مه آلوده غیبت، یکروز
از پنجره ظهور خواهد تابید

من اپم و منتظر حضور تو ...
عیدت مبارک ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد