راه سبز موفقیت

در عشق دو دلی و تردید نیست بی تردید باید هیچ شد..........

راه سبز موفقیت

در عشق دو دلی و تردید نیست بی تردید باید هیچ شد..........

کی میتونه جای اسمت توی شعر من بشینه ..؟

توی این مرثیه امشب جای اسمت نقطه چینه ...

طرح ساده نگاهت ..

دفتر خاطره هات ....

مثل سایه  روی خاک افتاده ..........

بی تو از گریه پرم ...

لحظه ها رو میشمرم ...

آسمون بی تو پر از فریاده .....

آه.... ای آسمون بغضت رو بشکن ...اون دیگه برنمیگرده.........

بشکن... ای آسمون بغضت رو بشکن ... اون دیگه برنمیگرده .........

 

 

سلام کسی که تو دلم درخشید .. من هنوزم دوستت دارم ، ببخشید ........

امشب یکم حالم بهتره .. میدونی چرا ..؟ چون دیشب تو اومدی توی خوابم ... فهمیدم که هنوزم فراموشم نکردی ...

دلم نمی خواست از خواب بلند بشم ... خواب دیدم تو مثل اون روزهای خوش سرت رو شونه هامه و منم دارم با موهات بازی می کنم ... خیییییییییلی خواب قشنگی بود ... دلم برات تنگ شده بود ... کاش دیگه از خواب بلند نمیشدم ... ..

آخه میترسم دیگه نیایی تو خوابم ... میترسم توی خواب هم تورو ازم بگیرن ... از همه چی میترسم .......

چی کار کنم کار دل .. هر روز داره تورو صدا می کنه . صداشو میشنوی ؟  ...

یادته اون روزها یک روز همدیگه رو نمی دیدیم بهت می گفتم "دارم از غصه دق میکنم  پس کی میای ببینمت؟"...

حالا چی باید بگم ... حالا که مدتهاست که ندیدمت ... خیلی وقته صدات رو نشنیدم ...

راستی ... غذات رو که به موقع میخوری ؟ ... الهی برات بمیرم ... حالا که من نیستم وقتی سرفه میکنی کسی هست برات دل بسوزونه ...؟ کسی هست برات نگران بشه ..؟ با زور بخواد ببردت دکتر...

دلم برای لج بازی ات تنگ شده ... خلاصه بگم به جون خودت قسم خیلی واست دلواپسم ....

هوا کم کم داره سرد میشه ، تورو خدا مواظب خودت باش سرما نخوریااااا ... من نیستم کاپشنم رو بدم بندازی رو دوشت ااااااااااااااا .... اگه من هنوزم برات ارزش دارم ، جون حامد مواظب خودت باش ... خودت میدونی که اگه تو خدای نکرده چیزیت بشه من میفهمم ... تو حالت بد بشه من میمیرم .......

منم مواظب خودم هستم .. غذام رو هم به موقع میخورم ... فقط شبها بعضی موقع ها نمیتونم زود بخوابم ... فکر و خیال خودم کم بود چند تا دیگه دوباره رفت روش ... این یکی ها مربوط به خودم نیست .. واسه دورو بریامه .....

چی کار کنم ... شدم سنگ صبور دیگرون ..... حرفهای منو که کسی گوش نمیده ... منم فقط شدم شنونده ... دیگه به هیچ کسی حرفهامو نمیگم ... همه رو گذاشتم به خودت بگم ...

 

یه خبر ... دفترچه خدمت منم اومد ... هیجدهم دی ماه اعزامم ... دعا دعا میکردم بعد از 27 دی برم ولی .......

خوب اینم از شانس خوب ماست دیگه ...

یادته  اولهای سال بود گفتم باید برم سربازی ، بعد تو گفتی " اگه بری سربازی  چطوری من طاقت بیارم تا تو برگردی ...؟" دلم میخواد بدونم حالا چی میخوای بگی .... ؟

مهربونم دیگه زیاد سرت رو درد نمیارم .. بقیه حرفهام واسه بعد .....

شب زود بخوابی ااااااااااااااا ...

 

موظب خودت باش ...

                                                 شب بخیر گلکم ......