راه سبز موفقیت

در عشق دو دلی و تردید نیست بی تردید باید هیچ شد..........

راه سبز موفقیت

در عشق دو دلی و تردید نیست بی تردید باید هیچ شد..........

 

تو نمیدونی من چی کشیدم وقتی که گفتی تورو نمیخوام ...

باور ندارم که دیگه نیستی ..حالا تو رفتی من اینجا تنهام ...

یک شاخه گل .... یک قصه تلخ... وقتی که گفتی تورو نمیخوام  ...

خیال میکردم میخوای بترسم ...

شاید هنوزم باور نکردم ...

چشمهای گریون ...دستهای خسته ....

دوری چشمهات منو شکسته...

رنگ اون چشمهات ، چشمهای زیبات ... زد زیر دلت ... دستهامو بسته...

شاید یه حسود چشممون زده!!.. بگو کی مارو تنهایی دیده ..؟

ولی میدونم تو آسمونها قصه مارو یکی شنیده ......

تو باور نکن هرکی بهت گفت پیشت میمونم ...

باور ندارم که دیگه نیستی ...تا ته دنیا از تو میخونم ............

 

خداحافظ زیبا.........اینم آخرین من بود

نظرات 12 + ارسال نظر
داستان‌گو پنج‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:36 http://Dastangooo.blogsky.com

خیانت شده و تزک شده/ این حالتی‌ست که شاعر از آن می‌گوید/.

آشناترین غریبه پنج‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 16:32 http://ashnatarin-gharibe.blogsky.com/

سلام.
واقعا که دست هرچی طوفان رو از پشت بستی.
دیگه نمیشه گفت طوفان به پا کردی....
فعلا
علی علی

علی پنج‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 19:57

یلام
آی دی منو که داری ؟
برام آف بذار کارت دارم

علی جون شرمنده آیدیت رو ندارم ... مشکل دیگه اینکه نمیدونم کدوم علی هستی :p

هدایی شنبه 4 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:43 http://dokhtarebarfi.blogsky.com

سلام
آره خیلی قشنگه :) اگه تونستی واسم یکی درست کن که یکی برفی و رزی درست کن! اگه زحمتی نیست البته :*
بای

عسل شنبه 4 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 09:37 http://asalakeman.blogfa.com


کاش می شد داد زد فریاد زد
کاش با فریاد غم پر می کشید
کاش می شد آن دمی که درد هست
چشم را بست و دگر چیزی ندید
کاش اشک با غم من یاری کند
اشک تنها مرهم درد من است
خورده پیوندی میان من و درد
کاش می شد گره را از هم برید

موفق باشی دوست من....کارت عالیه


پژمان یکشنبه 5 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 22:59 http://www.sportboy.blogsky.com

سلام حامد عزیز
چی بگم که بازم عالی نوشتی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 15:49

sallam
hala nemidooni kodoom aliyam ? eshkali nadare alan yadet miyad tandis_tanhaee8۶
montazeram

[ بدون نام ] جمعه 10 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:57

اره حق داری بایدم نظرای منو پاک کنی آخه چاره ی برات نمونده باشه عیبی نداره... حالا مطمئنم که....خدا حافظ برای همیشه ی همیشه خدا حافظظظظظظظ

اینو ثبت می کنم که نگی بی وفایی :P

عشق مرده چهارشنبه 15 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 00:38

۱۳ آذر اولین روز آشنایی درست روز تولد سارا....
تدی

شما برنده یک کارتون کاکائو از نوع نانی شدید بیاید جایزه تون رو بگیرید وگرنه دیگه نمیدم .

عشق مرده چهارشنبه 15 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 23:23

اگه میتونی بفرست برام اگه .... اصلا نمی خوام...

چی بفرستم ؟ من حالا یه چیزی گفتم :D

[ بدون نام ] یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 14:32

مواظب خودت باش اون که باید به فکرت باشه هست اون که برات اشک باید بریزه می ریزه تو نمی دونی.....

اونی که برای من اشک میریزه من براش زار میزنم ... اونی که به فکر منه من باهاش زنده ام

عشق.... سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:02

میدونم حرف مسخره ایه اما دلم نمی خواد دیگه نا امیدانه چیزی بنویسی .... مواظب خوت باش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد