عشق یعنی یک سجود غرق خون
سایه ساری در خفا در بحر خون
عشق یهنی دفتر ساحل شدن
خط زدن بر اشک های چون جنون
عشق یعنی گم شده در یاس ها
پرپر گلبرگ این الماس ها
دست های خالی فریاد را
پا زدن بر پهنه ی پروازها
یادی از پروانه های یک نگاه
دست های باهم و بی سر صدا
عشق یعنی سایه ای از مهر تو
یادی از دلواپسی این نوا
سلام .
اومدم فقط بهتون بگم که روز عشقه آریای ها رو از یاد نبرید.
سلام :
ممنون از حضورت .
ای ستاره ای که پیش دیده ی منی.باورت نمی شود که در زمین.هر کجا. به هر که میرسی
خنجری میان مشت خود نهفته است!
پشت هر شکوفه ی تبسمی.خار جان گزای حیله ای شکفته است!
آنکه با تو می زند صلای مهر.جز به فکر غارت دل تو نیست!
گر چراغ روشنی به راه توست.چشم گرگ جاودان گرسنه ایست!
ای ستاره ما سلاممان بهانه است.عشق مان دروغ جاودانه است!
وانکه با تو صادقانه درد دل کند.های های گریه ی شبانه است!
ای که دست من به دامنت نمی رسد.اشک من به دامن تو می چکد.
با نسیم دلکش سحر.چشم خسته ی تو بسته می شود.
بی تو در حصار این شب سیاه.عقده های گریه ی شبانه ام.در گلو شکسته می شود!
******************************
اپ کردی خبرم نی خوش حال میشم .
موفق باشی
سلام :
اومدم یه دعوت نامه بدم خدمتتون برید به ادرس زیر همه چیزو متوجه میشین .
http://hami83.persianblog.com/
منتظر حضور سبزه شما هستیم .
سلام واثعا زیباست حرف نداره
من تمام هستیم را در نبرد با سرنوشت در تهاجم با زمان آتش زدم کشتم من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم یک کلام در جزوهایم هیچ ننوشتم من زمقصد ها پی مقصودهای پوچ افتادم . تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت . بهارم رفت . عشقم مرد . یادم رفت
سلام ....
خیلی خوشخال شدم که وبتونو دیدم ...
خیلی قشنگه اما رنگ پشت زمینش چشم آدمو داغون میکنه ...
خوشحال میشم به منم سری بزنین